دعوای زن و شوهر
 
ترنم باران
جملگی ما عاشقان بارانیم

مدت زیادی از ازدواجشان می گذشت و طبق معمول زندگی فراز و نشیب های خاص خودش را داشت.

 

یک روز زن که از ساعت های زیاد کار شوهر عصبانی بود و همه چیز را از هم پاشیده میدید زبان به شکایت گشود و باعث نا امیدی شوهرش شد.

 

مرد پس از یک هفته سکوت همسرش با کاغذ و قلمی در دست به طرف او رفت و پیشنهاد کرد هر انچه را که باعث آزارش میشود را بنویسد و در مورد انها بحث و تبادل نظر کنند.

 

زن که گله های بسیاری داشت بدون اینکه سر خود را بلند کند شروع کرد به نوشتن.

 

مرد پس از نگاهی عمیق و طولانی به همسر نوشتن را اغاز کرد.

 

یک ربع بعد با نگاهی به یکدیگر کاغذ ها را رد و بدل کردند.

 

مرد به زن عصبانی و کاغذ لبریز از شکایت خیره ماند......

 

اما زن با دیدن کاغذ شوهر خجالت زده شد و به سرعت کاغذ خود را پاره کرد.

 

شوهرش در هر دو صفحه این جمله را تکرار کرده بود

 

"دوستت دارم عزیزم"



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
دو شنبه 18 آبان 1390برچسب:, :: 22:38
آرتیستون

درباره وبلاگ


اول سلام دوم خوبید سلامتید چه خبر ؟ مامان بابا خوبن ........ اووووووووم خوب بزار ببینم . عاقا من تو این وبلاگ هر چی خوشم بیاد می زارم . امیدوارم شما هم دوس داشته باشین . البت بیشتر داستان هستا اما خوب چیزای دیگه هم پیدا می شه .......
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ترنم باران و آدرس amatis-93.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 12
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 1692
بازدید کل : 62016
تعداد مطالب : 111
تعداد نظرات : 139
تعداد آنلاین : 1